=================
نويسنده : warren bernhardt
ترجمه :محسن جوزي
منبع: http://www.pianostreet.com
===========================
در آن دوران يك موسيقيدان حرفه اي نه تنها مي بايست آثار ديگران را اجرا مي كرد، بلكه خود نيز آثاري را خلق ميكرد. حتي اگر او استعدادي در آهنگسازي نداشت، بايد بر اساس قوانين آهنگسازي آن دوره قطعاتي را مي ساخت. توانايي بداهه نوازي بر روي آثار ديگران ، خلق آكومپانيمان basso continuo توسط خود نوازنده و نيز اضافه كردن نتهاي زينتي به قطعه از جمله وظايف يك موسيقيدان حرفه اي به شمار مي آمد. در آن دوره موسيقي به عنوان يك حرفه شناخته ميشد و بر طبق قوانين مشخص و تدوين شده اي آموزش داده مي شد.
بنابراين انواسيون ها براي ارتقاء تكينيك نوازندگي و به عنوان الگوي آهنگسازي مورد استفاده قرار ميگرفت. باخ در ديباچه اين اثر عنوان ميكند:" انوانسيونها تمريناتي هستند كه به نوازنده كمك ميكنند تا بتواند دو بخش مجزا را به طور شفاف و واضح اجرا كند. اين قطعات نه تنها هنرجو را با ايده هاي خوب(انوانسيون ها!) آشنا ميكند، بلكه راه گسترش آن را نيز به خوبي به او نشان مي دهد. با تمرين اين قطعات هنرجو ميتواند به تكنينك اجرايي آوازگونه دست پيدا كرده و همچنين استعداد آهنگسازي خود را نيز محك بزند! "
در حال حاضر چه كسي آهنگسازي را با استفاده از انوانسيون تدريس ميكند؟ درواقع انوانسيون ها اغلب براي كسب تكنيك نوازندگي در پيانو و كيبورد مورد استفاده قرار مي گيرد.
تصور كنيد كه در دشت بزرگي در حال قدم زدن هستيد و به يك مزرعه اي كه كاملا محصور و جدا شده ميرسيد. مزرعه دار شخصي عجيب است كه به تماشاي تلوزيون و پيشرفت هيچ اعتقادي ندارد و فقط ميخواهد تنها باشد. او مرد خوبي است ولي از نظر فرهنگ و تمدن به سبك قرون وسطا زندگي ميكند. او به شما خوش آمد مي گويد و مزرعه اش را به شما نشان مي دهد. در يكي از انبار هاي كاه و يونجه ناگهان با صحنه اي مواجه ميشويد كه شما را شوكه ميكند. يه ماشين فراري قرمز رنگ !!!! شما با حيرت از مزرعه دار ميپرسيد :" اون چيه ؟" او در پاسخ ميگويد : " يه روز چند تا مشتري كه از اين جا رد مي شدند اين گاري رو آوردن و اينجا گذاشتن و از من پرسيدن كه آيا من بنزين دارم... من هم گفتم ندارم . اونها رفتن و گفتن به زودي بر ميگرديم و اينو با خودمون ميبريم ولي هيچ وقت بر نگشتن. براي همين من ازش براي انتقال كاه و يونجه از مزرعه به اين انبارا استفاده ميكنم ". بعد شما با تعجب ميپرسين : " شما از فراري براي جابجايي يونجه استفاده ميكنين؟" او ميخندد و ميگويد: "ميدونم كه گاري خوبي نيست.. مگه نه ؟ اسب ها ي ما دوست ندارن اين گاري رو بكشن... ولي چون گاري خودمون شكسته و تا حالا درستش نكرديم يه مدتيه كه از اين گاري استفاده ميكنيم". بعد از اين گفتگو شما متوجه مي شويد كه مزرعه دار واقعا نميداند كه از چه چيزي استفاده مي كند. او نميداند كه فراري موتور دارد و اگه بنزين ان را تامين كند ، اين ماشين خود حركت كرده و نيازي به استفاده از اسب نيست. او واقعا نميداند كه اين ماشين چه قدرتي ميتواند داشته باشد.
استفاده از انوانسيون هاي دو/سه صدايي به عنوان تمرينات پيانو، مانند اين است كه كاه هايي را كه قبلا با اسب جابجا ميكرديم با ماشين فراري (البته با استفاده از بنزين) جابجا كنيم!
در واقع استفاده از انواسيون ها نتايج بسيار خوبي خواهد داشت. به طور كلي تمرين انوانسيون ها براي كسب مهارتهاي زير بسيار مفيد است:
- استقلال دست ها
- تفكر كنترپواني
- چالاكي انگشتان و استقلال آنها
- گسترش مهارتهاي اجراي آوازگونه بر روي كيبورد
- پيشرفت متعادل هر دو طرف بدن (چپ و راست). زيرا هر دو بخش به طور كاملا متوازن پيش ميروند.
- تربيت گوش
- دشيفر
- فوق العاده مناسب براي تقويت حافظه اجرايي
برخي از انوانسيون ها سرعت بالايي دارند و نوازنده را با تكنيكهاي جديد نوازندگي آشنا مي كنند. برخي ديگر هم سرعتي آرام و حالتي شاعرانه دارند و براي ارتقاء جنبه هاي احساسي اجرا مفيد هستند.
در جمع بندي كلي دو نكته را هميشه در مورد تمرين انوانسيون ها مد نظر قرار ميدهم:
- هنرجويان بايد هر يك از دستها را به طور جداگانه ياد بگيرند به طوري كه قبل از اينكه با دو دوست بخواهند قطعه را اجرا كنند بتوانند هر يك از دستها را به صورت مجزا از ابتدا تا انتها اجرا نمايند.
- هنرجويان بايد بتوانند نتهاي هر يك از دستها را با دست ديگر بنوازند ( نت دست چپ را با دست راست و بالعكس). اين بهترين شروع براي يادگيري كنترپوان است.