تم Lente به یادماندنی ترین ملودی این فیلم است. ملودی بسیار غمگین این تم در کنار هارمونی و ارکستراسیون بی نظیر جان ویلیامز اثری به یادماندنی به یادگار گذاشته است. در این مطلب ملودی، هارمونی و ارکستراسیون این تم را بررسی خواهیم کرد.
==================
نویسنده : Ben Newhouse
ترجمه : محسن جوزی
==================
هارمونی در تم Lente
هارمونی تم Lente بر اساس آکوردهای سه صدایی بسیار غمگین در تونالیتهی رمینور شکل گرفته است.
کادانس های فریبنده (Deceptive Cadances)
جان ویلیامز در انتهای عبارتهای این تم به دفعات از کادانس های فریبنده استفاده میکند تا از رسیدن به نت تونیک طفره رفته و عبارت را طولانی تر کند. کادانس فریبنده زمانی اتفاق میافتد که دومینانت (درجه پنجم) در نتی غیر از نت تونیک (درجه اول گام) حل شود. راههای گوناگونی برای ایجاد کادانس فریبنده وجود دارد که متداول ترین آنها (در گام ماژور) حل دومینانت به vi (تریاد مینور بر روی درجه ششم گام ) و یا bVI (تریاد ماژور بر روی درجه ششم بمل شده) است. در شکل زیر این دو کادانس در تونالیتهی دو ماژور نمایش داده شده است.
متداول ترین کادانس ها در گام مینور حل به bVI و iv7 است. در شکل زیر این دو کادانس نشان داده شده است.
جان ویلیامز در پایان عبارتها به دو شکل از حل شدن به تونیک خودداری میکند. یکبار به جای تونیک به bVI رفته و بار دیگر با رفتن به iv7 از حل به تونیک طفره میرود. پس از دوبار خودداری از حل به سمت تونیک، ویلیامز نهایتا چیزی که منتظرش بودیم را به ما هدیه میدهد: کادانس کامل به نت تونیک!
توالی آکورد تم Lente
ملودی در تم Lente
تقریبا تمامی خط ملودی در تم Lente با استفاده از نتهای چنگ نوشته شده و فقط از نت های گام رمینور برای ساخت آن استفاده شده است(هیچ نت آلتره شدهای ندارد).
سرعت و ریتم در تم Lente
این ملودی احساسی بر وزن 4/4 نوشته شده است. همانند بسیاری از آثار جان ویلیامز، تم Lente نیز به صورت ضرب بالا آغاز میشود(میزان اول فقط یک نت سیاه دارد که در ضرب چهارم میزان قرار گرفته است). سرعت این قطعه بسیار پایین است و به صورت روباتو نواخته میشود، به این معنی که سرعت اجرا با توجه به احساس و تفسیر نوازنده به طور مداوم تغییر میکند. در اجرایی که در بخش تحلیلی ارکستراسیون میشنوید، سرعت قطعه از ۴۲ تا ۴۸ تغییر میکند. ملودی عموما از نت های چنگ تشکیل شده است.
ارکستراسیون در تم Lente
در این بخش به سه ارکستراسیون متفاوت در تم Lente میپردازیم. هر سه فرم ارکستراسیون از اصول کلی ارکستراسیون بالادهای سینمایی (Cinematic Ballads) بهره میبرند. بخش همراهی هارمونیک (آکومپانیمان) توسط گروه زهی اجرا میشود و ساز هارپ نیز در کنار زهی ها به غنی تر شدن این بخش کمک میکند. این آرایش به تدریج گسترش پیدا میکند و ساز ویلن کم کم به محدودهی بالاتر صدای خود وارد میشود.
در اولین بخش از ارکستراسیون، ویلن در محدودهی پایین صدای خود به اجرای تم میپردازد. این محدودهی صوتی بسیار تاریک و حزن انگیز است. این رنگ صدا اثر احساسی فوق العادهای بر روی شنونده دارد و به خوبی با محتوای فیلم ارتباط برقرار میکند. بخش همراهی به گروه زهی و هارپ محول شده است. بخش سازهای زهی صدای بسیار نرم و غمگینی دارد. جان ویلیامز با تقسیم ویلنهای ۲ به دوبخش (تکنیک Divisi) و استفاده از ویولا و ویلنسل به صورت سولو به خوبی به این هدف دست پیدا میکند.
جان ویلیامز در نوشتن خط همراهی زهی بسیار خلاق است. او برای هر چه زیباتر شدن خط همراهی تنها به آکوردهای طولانی گرد و سفید بسنده نمیکند و با نوشتن کنترملودیهای بسیار زیبا، علاوه بر خلق هارمونی مورد نظر به صورت نامحسوس زیبایی بخش همراهی را دوچندان میکند.
در نیمه دوم عبارت، او از هورن انگلیسی برای اجرای یک کنترملودی استفاده میکند. صدای تاریک و حزن انگیز این ساز سهم بسیاری در خلق فضای غمگین صحنه دارد.
در فرم دوم ارکستراسیون، ویلن ملودی را یک اکتاو بالاتر اجرا میکند. با وارد شدن ویلن به محدودهی بالاتر صدای خود، دست ویلیامز برای توسعه و گسترش بخش همراهی بازتر میشود. در این جا تمامی سازهای بخش زهی برای نواختن همراهی مورد استفاده قرار میگیرند وعلاوه بر ورود کنترباس ها، هورن نیز وارد ماجرا میشود. ویلیامز در این جا نیز از کنترملودیهای بسیار زیبایی استفاده میکند.
در شکل سوم ارکستراسیون، ملودی ویلن باز هم بالاتر میرود. در اینجا ملودی به تونالیته ی لامینور رفته و در واقع به اندازهی یک فاصلهی پنجم درست بالاتر میرود. سازبندی بخش همراهی در این قسمت از تم کمی حجیم تر شده و سازهای کلارینت، باس کلارینت و باسوون نیز به جمع آنها اضافه میشود.
در این سه شکل از ارکستراسیون، جان ویلیامز با دو ترفند بسیار خلاقانه به هدف خود میرسد. نخست این که ساز ویلن به تدریج وارد محدوده صوتی بالای خود میشود. و دومین کار گسترش تدریجی بخش همراهی است. این دو در کنار هم موجب میشود تا موسیقی به تدریج بزرگتر شده و شنونده حس یکنواختی و سکون نداشته باشد.