از میان عناوین

×

خطا

Passed variable is not an array or object, using empty array instead

چگونه موسیقی جَز بنویسیم - قسمت دوم

  • پنج شنبه, 13 فروردين 1394 ساعت 07:24
  • منتشرشده در مطالب آموزشی
  • بازدید 9448 دفعه

در قسمت اول به نحوه‌ی هارمونيزه كردن يك ملودی ساده با پيانو پرداختیم و در ادامه قصد داريم كار را با تنظيم اين ملودی برای اركستر ادامه دهيم.

 

================

نویسنده :‌Tim Davies

ترجمه :‌محسن جوزی

===============

 

ساكسیفونها و بخش ریتم

بعد از اینكه در قسمت اول توانستیم توالی آكوردها را مشخص كنیم و صداسازی های ساده ای را برای خط پیانو بنویسیم به سراغ تكنیك ضخیم كردن خط موسیقی می‌رویم. در این مرحله سه یا چهار نت دیگر در زیر هر یك از نتهای ملودی قرار می‌گیرد كه اغلب به طور موازی با خط ملودی حركت می‌كنند. اساسا نوشتن 4 بخش بسیار ساده تر از سه بخش است،‌چرا كه وقتی سه بخش می‌نویسیم همواره باید فكر كنیم كه كدام نت آكورد را حذف كنیم. از طرفی با حذف یك بخش نمیتوان پیوند آكوردها را به نرمی انجام داد. در قسمت اول این مطلب شما نمونه های مختلفی از خط هارمونیزه شده را برای پیانو مشاهده كردید ولی اغلب آنها بیشتر شبیه به كرال بودند و در نتیجه ملودی مستقل از بخشهای پایین بود.

تكنیك ضخیم كردن خط موسیقی در تمامی انواع تنظیم های جَز مورد استفاده قرار می‌گیرد. روش كار تقریبا یكسان هست، حال اینكه برای گروه ساكسیفون، گروه ترومبون،  گروه زهی زیر (‌ صدای بالاتر از صدای وكال)‌  و یا گروه وكال فشرده‌ی  چهارصدایی دهه‌ی چهل می‌نویسیم. این تكنیك ها همان هایی هستند كه توسط  گلن میلر و سامی نستیكو  مورد استفاده قرار می‌گرفتند. تنظیم كنندگان نسل بعد از آنها نیز كه به دنبال صدایی متفاوت و جذاب تر بودند از بسط و گسترش همین تكنیكها استفاده می‌كردند. البته برخی از آثار مدرن ممكن است شباهت بسیار كمی با این تعاریف داشته باشند ولی من به شخصه ایمان دارم كه هر آهنگساز و تنظیم كننده ای باید فهم عمیقی از مباحث پایه داشته باشد.

در این مطلب قصد داریم ملودی را برای گروه بزرگ ساكسیفون ها هارمونیزه كنیم. در یك گروه بزرگ (‌big band -  كه البته ممكن است با نامهای دیگری نظیر jazz orchestra ، stage band و  show band نیز خطاب شود)  پنج ساكسیفون داریم :‌ دو ساكسیفون آلتو، دو ساكسیفون تنور و یك ساكسیفون باریتون. هر بخش نت مختص خود را در پارتیتور دارد. البته دوبل كردن خط فلوتها و كلارینت‌ها نیز بسیار مرسوم است. حالت پیش فرض برای دوبل كردن این است كه ساكسیفون ‌های آلتو خط فلوت، تنورها خط كلارینت و باریتون خط كلارینت باس را اجرا كنند. البته علیرغم حالت پیش فرض شما می‌توانید هر تركیب دیگری را نیز امتحان كنید.

در این جا از همان ملودی كه درقسمت اول مطلب ذكر كردیم استفاده می‌كنیم و تقریبا به همان شیوه عمل كرده و از هارمونی بسیار ساده شروع می‌كنیم و به تدریج آن را پیچیده تر می‌كنیم. لطفا پیش از پرداختن به مثال های زیر حتما قسمت اول مطلب را مطالعه كنید. تمامی مثال‌ها را می‌توانید در این فایل به صورت پی دی اف دریافت كنید.در انتهای مطلب نیز فایل ویدئو یی برای شما تهیه كرده ام كه اجرای متوالی تمامی مثال‌ها  را نمایش می‌دهد.

در ابتدا نگاهی به  بخش ملودی و ریتم می‌اندازیم:

 كامل:

 ساكسیفونها:

 

این محدوده برای اجرای اونیسون بخش تنور تقریبا بالاست. بنابراین  این عبارت در اكتاو خیلی بهتر از اونیسون صدا می‌دهد. 

 كامل:

 ساكسیفونها:

 

خط زخیم شده

ابتدا كار را با ایجاد هارمونی چهاربخشی شروع می‌كنیم. این كار بسیار ساده است. نت ملودی بالاترین نت خواهد بود و بقیه‌ی نتهای آكورد را در زیر آن قرار می‌دهیم.

اولین نت ملودی سل است، و آكوردی باید زیر آن قرار گیردCM7 ( دو ماژور هفت)است. پس به ترتیب نتهای سل، می و دو را به سمت پایین می نویسیم. وقتی ملودی به نت می حركت می‌كند، سایر بخش ها نیز به سمت نت پایین‌تر در هارمونی حركت می‌كنند و بنابراین آكورد را معكوس می‌كنند.

همه چیز به خوبی پیش می‌رود تا اینكه به نت فا (نت ماقبل آخر) میرسیم. این نت هیچ جایگاهی در آكورد CM7‌ ندارد. ما به راه حلی نیاز داریم كه به حركت بخشها در زیر ملودی كمك كند. راه های متعددی برای هارمونیزه كردن نت فا وجود دارد ولی متداول ترین روش(‌روش پیش فرض من) استفاده از آكورد كاسته‌ی گذر است.

 كامل:

 ساكسیفونها:

 

آكورد كاسته‌ی گذر با آكورد درجه‌ی V مرتبط است. در اصل این آكورد همان V7-b9 بدون پایه است. این آكورد كشش بسیاری برای حل در درجه‌ی I دارد. معمولا این آكورد را با عنوان vii-dim7 مشخص می‌كنند. در نت بالا من از نشان سل‌دیز هفت كاسته استفاده كردم ولی میتوان آن را  Bdim ، Fdim و یا Ddim نیز نامگذاری كرد. چرا كه اساسا این آكورد از چند فاصله‌ی سوم كوچك تشكیل شده و جزء آكوردهای با انتقال محدود محسوب می‌شود.

 

با همین تكنیك هارمونیزه كردن ملودی را ادامه می دهیم. هارمونی را شناسایی و سپس نتهای آكورد را زیر ملودی قرار می‌دهیم. دقت كنید كه در میزان سوم هم یك آكورد گذر داریم.

یكی از نكاتی كه شما به آن پی خواهید برد و از اهمیت بسیاری برخوردار است پیش دستی (‌Anticipation) در تغییرات هارمونی است. در هر میزان آكورد در ضرب سوم تغییر می‌كند ولی هارمونی بخش ضخیم كمی پیش تر از ضرب سوم وارد آكورد مورد نظر می‌شود. نت باس همچنان در ضرب سوم تغییر می‌كند. البته می‌توان نت باس را هم زودتر از ضرب سوم اجرا كرد ولی این كار نیروی رو به جلوی باس متحرك (‌ walking bass)‌ را از بین می‌برد،‌ بنابراین بهترین موقعیت برای پیش دستی در نت باس درانتهای عبارت است. به طور كلی پیش دستی در نت باس باید بسیار كم و با دقت مورد استفاده قرار گیرد. در هر سرعتی كه كار اجرا شود، این عدم هماهنگی ( ورود زودهنگام نتهای هارمونی به آكورد بعدی)‌  آزار دهنده نخواهد بود. حتی ‌می‌توانیم از سازهای باس (‌ساكسیفون باریتون و ترومبون باس)‌ در تركیب اركستر استفاده كنیم و پیش دستی در نت پایه را به آنها واگذار كنیم ( البته نت باس باید همچنان سرضرب تغییر كند).

به مثال زیر نگاه كنید. همانطورِی‌كه می بینید فواصل بین دو بخش بالایی عمدتا فواصل سوم و چهارم هستند. این فواصل به طور عموم صحیح و استفاده از آنها بسیار رایج و ایده‌آل است.  البته می توانیم از فاصله‌ی دوم بزرگ هم استفاده كنیم ولی توصیه ‌میكنم این كار را انجام ندهید؛‌ اگر این فاصله در  یك اكتاو بالاتر مورد استفاده قرار گیرد ممكن است هارمونی را مختل كند و بسیار بدصدا باشد. اگر به دنبال صدایی متعارف هستید باید از دوم كوچك هم كاملا صرفنظر كنید. با رعایت این موضوع ،‌هارمونی ما در اكتاوهای مختلف هم بسیار خوب صدا می‌دهد(می‌توانید هر بخش را در اكتاو بالاتر دوبل كنید و یا صرفا آن را یك اكتاو بالاتر اجرا كنید). این صداسازی برای خط زهی و فلوت عالی جواب می‌دهد.

برای هارمونیزه كردن آكورد تونیك گزینه‌ی دیگری را هم می توانیم مدنظر قرار بدهیم. اگر دوست دارید اركستر صدادهی كاملا متعارف داشته باشد (‌نظیر اركستر گلن میلر) به جای استفاده از فاصله‌ی هفتم از فاصله‌ی ششم استفاده كنید. این كار صدایی نرم تر ایجاد می‌كند،‌ چرا كه هارمونی فاقد فاصله‌ی دوم كوچك است. اگر قطعه‌ شما حاوی آكورد هفتم بزرگ است وامكان دارد  نت ملودی همزمان با این آكورد همان نت پایه‌ی آكورد باشد (‌ به عنوان مثال در خط ملودی نت دو داشته باشیم و  آكورد  همزمان با این نت آكورد دو هفتم بزرگ باشد) بهتر است فاصله‌ی هفتم بزرگ را با فاصله‌ی ششم بزرگ جایگزین كنید تا از ایجاد فاصله‌ی دوم در دو بخش بالایی اجتناب شود.

در دوران میلر استفاده از كلارینت در ملودی اصلی بسیار رایج بود. در این جا من خط ملودی را كمی متفاوت نوشتم و با استفاده از ویبراتوی بیشتر در این خط سعی دارم صدای قدیمی تری ایجاد كنم.

 كامل:

 ساكسیفونها:

 

 نتهای اضافی و جانشینی ها

همانطوریكه در قسمت اول اشاره كردیم، عموما فاصله‌ی نهم را نیز به صداسازی اضافه می‌كنیم. در مثال بعد می‌توانید ببینید كه این كار چه قدر ساده است. البته همیشه مجبور نیستید از فاصله‌ی نهم استفاده كنید ولی به طور كلی استفاده از فاصله‌ی نهم هارمونی رنگین تری در مقایسه با هارمونی كه فقط شامل هفتم است ایجاد می كند و در نتیجه گزینه‌های متنوع تری برای صداسازی خواهیم داشت. یكی از بهترین ایده ها جایگزینی نت پایه با نت نهم است.

طرح ریزی هارمونیك ( هارمونی موازی)

در مثال H من از روش دیگری برای هارمونیزه كردن فا در میزان اول استفاده كردم كه "طرح ریزی هارمونیك" نام دارد، به این معنا كه با حفظ شكل آكورد (‌ساختار فواصل آكورد)‌ آن را در زیر ملودی حركت می‌دهیم. در این جا ما از حركت دیاتونیك استفاده كردیم؛ در واقع آكورد به نت مجاور در گام جابجا می‌شود. در مثال زیر در میزان سوم آكورد تغییر كرده است (‌برای توضیحات بیشتر به قسمت اول مطلب مراجعه كنید). در این‌جا می توانیم از طرح كروماتیك استفاده كنیم. نتهای آكورد یكی‌مانده به آخر همگی نیم پرده بالاتر از آكورد آخر (‌هدف)‌ قرار گرفته اند. هر زمان كه ملودی حركتی نیم‌پرده‌ای به سمت بالا یا پایین داشته باشد می‌توانیم از این روش استفاده كنیم. به هنگام استفاده از این روش باید همیشه به آكوردی قبل از آكورد هدف فكركنید! و به سمت آكورد بعدی طرح ریزی كنید. در واقع آكورد غیر پایدار بایستی از طریق این طرح ریزی در آكورد پایدارتر حل شود.

نت می در ضرب دوم آخرین میزان با استفاده از جانشینی ترایتون هارمونیزه شده است. این تكنیك برای رسیدن به آكورد دومینانت (‌به عنوان دومینانت دوم عمل میكند) و یا تونیك(‌ می‌تواند تونیك را بسط دهد یا جایگزین كند) بسیار متداول است. در این مورد دومینانت دوم D7 است كه ما آن را جایگزین Ab7 كردیم.

 كامل:

 ساكسیفونها:

 

نحوه‌ی پوشش نت‌های غیر آكوردی

دو روش برای هارمونیزه كردن نت‌های غیر آكوردی وجود دارد:

  • آكوردهای گذر ( با استفاده از آكورد كاسته و یا هارمونی موازی)
  • جانشینی (‌عموما جانشینی ترایتون)

همانطوری كه در مثالها خواهید دید من فقط در بخشهای بالایی از آكوردهای گذر استفاده كرده‌ام و در بخش ریتم خبری از آكوردهای گذر نیست. این موضوع بسیار متداول است و با این كار شما هرگز با ‌"‌برخورد" روبرو نمی‌شوید. البته گزینه‌های دیگری نیز وجود دارند كه من به آنها اشاره نكردم، به ویژه در مورد جانشینی. البته در قسمت چهارم در مورد آنها نیز صحبت خواهم كرد.  با این وجود تكنیكی كه تا به ‌اینجا ارائه شد قابلیت این را دارد كه هر ملودی را به طور صحیح و كاملا معتبر هارمونیزه كند.

 

سقوط 2

در صدا سازی سقوط 2، دومین نت آكورد از بالا را انتخاب و آن را یك اكتاو به سمت پایین می‌كشیم. با این كار صدا سازی ما از حالت بسته خارج و بازتر می‌شود. این كار صدای بهتری ایجاد می‌كند. به نظر من با توجه به اینكه  استفاده و تدریس تكنیك سقوط 2 بسیار آسان هست به همین دلیل باعث شده است كه این تكنیك بیش از حد مورد توجه قرار گیرد. به شخصه هرگز به طور مستقل به  تكنیك سقوط2  فكر نمی‌كنم. آكوردها را صداسازی كرده و در برخی  از موارد چیزی كه به دست می‌آید به طور اتفاقی شبیه به تكنیك سقوط 2 می‌شود. البته بهتر است نحوه‌ی عملكرد این تكنیك را به خوبی درك كنیم. چرا كه در تمامی كتب دانشگاهی به طور مجزا به این موضوع پرداخته شده است. در واقع  اگر بخواهید صداسازی را سریع تر انجام دهید این تكنیك بیشتر به كار می آید. یكی از مزایای تكنیك سقوط 2 زمانی است كه بخواهیم 5 نت مختلف را صدا سازی كنیم. در چنین شرایطی سقوط 2 در باز كردن فضای آكورد و همچنین جلوگیری از حضور فاصله‌ی دوم و یا خوشه نت در بخش‌های بالایی بسیار اهمیت دارد.

همانطوری‌كه در این مثال می‌بینید من با استفاده از تكنیك سقوط 2 فضا را بازتر كرده و پیوند جالبی را ایجاد كرده ایم. نت فا نت دوم بود ولی بعد از سقوط در جایگاه پایین ترین نت قرار گرفته است.

 

 

 كامل:

 ساكسیفونها:

 

جذابیت های بیشتر

راههای بسیاری برای جذاب تر كردن هارمونی 5 بخشی وجود دارد. اولین روش استفاده از تكنیك سقوط 2 است. این كار صدا را بازتر و حجیم تر می‌كند. با پنهان شدن اكتاو در بخشهای میانی، فاصله‌ی بین بالاترین و پایین ترین بخش به اندازه‌ی فاصله‌ی  نهم و یا بیشتر خواهد بود. همچنین می‌توانیم تغییراتی را در فواصل بیرونی ایجاد كنیم. به عنوان مثال در یك ضرب فاصله‌ی نهم، در ضرب بعدی فاصله‌ی دهم و یا دوازدهم داشته باشیم. این خیلی بهتر از اكتاوهای موازی صدا می‌دهد.

 

صداسازی باز

هدف از صداسازی باز استفاده از فواصل بزرگتر در آكوردها است. شاید ساده ترین راه برای این‌كار پایین آوردن بخشهای بالایی باشد ولی من به این روش عمل نمی كنم، بلكه تفكری مشابه با كرال باخ (‌البته بدون استفاده از قوانین دست و پا گیر آن زمان)‌ را به كار می‌گیرم. می ‌توانیم صداهای 2 و 4 را پایین بیاوریم. در صداسازی باز معمولا اجرای پایه برعهده‌ی  ساكسیفون باریتون است. دقت داشته باشید كه اجرای بخش‌های متفاوت توسط باس و باریتون  كاملا قابل قبول است. بنابراین در مدت زمانی كه هارمونی تغییر نكرده نت باس می‌تواند حركت كند و باریتون پارت سایر ساكسیفون ها را اجرا كند. البته ممكن است در مواردی باریتون زودتر از باس پایه را اجرا كند و این به هیچ عنوان اشتباه نیست و كاملا صحیح است. از سویی اگر باس به همراه هورن‌ها در اجرای نت باس پیشدستی كند و یا باریتون ها منتظر باس بمانند صدایی بسیار ناهنجار ایجاد می‌شود. میزان دوم مثال K نمونه‌ی بسیار خوبی از به كارگیری این ایده است.

 

 كامل:

 ساكسیفونها:

 می‌بینید كه من چگونه عبارت را با سقوط 2 شروع كردم و با رسیدن به نقطه‌ی كادانس صداسازی را باز كردم. البته لازم نیست كه همیشه باریتون ها پایه را اجرا كنند. چرا كه زیاده روی در این كار حس قطعه را خراب می‌كند. همچنین در قطعاتی كه سرعت بالایی دارند پایین آوردن باریتون ها شفافیت كار را از بین می‌برد. من سعی می‌كنم از صداسازی بسته هم استفاده كنم تا پیوند آكورد ها را به بهترین شكل ممكن انجام دهم. مثال K به خوبی بیانگر انجام این كار در دنیای واقعی است و در برگیرنده‌ی تمامی مباحث هارمونی ذكر شده در قسمت اول و دوم این مطلب است. جزئیات هارمونی این كار به تفسیل در قسمت اول مورد بحث قرار گرفته است.

پیوند آكوردها

علیرغم این‌كه بهتر است هر بخش در محدوده ی خودش باقی بماند و به صورت یك ملودی ظاهر شود،‌ دراین روش آهنگسازی این موضوع خیلی اهمیت ندارد. مهمترین چیز این است كه هر بخش حركت داشته باشند. استفاده از فواصل موازی نظیر آنچه در كنترپوان مرسوم است ایرادی ندارد ولی زیاده روی در این كار گوش را خسته میكند.

دریافت تمامی مثال ها با فرمت PDF

 

ساكسیفون آلتو و كلارینت - Alex Budman

ساكسیفون آلتو - Ann Paterson

ساكسیفون تنور - Mike Nelson

ساكسیفون تنور- Lee Secard

ساكسیفون باریتون - Ken Fisher

گیتار - Mark Cally

پیانو - Alan Steinberger

باس- Ken Wild

درامز - Tim Davis 

ضبط و میكس- Jeff Vaughn

با همكاری Noah Gladstone و Hollywood Scoring

آماده سازی موسیقی - Thanh Tran

ضبط شده در Sonic Fuel Studio

و تشكر از همكاری Mike Barry و Mike Patti از Cinesamples .

محسن جوزی

آهنگساز و پیانیست.

 

6 دیدگاه‌ها

  • پیوند دیدگاه مهرشاد جمعه, 03 ارديبهشت 1395 ساعت 18:40 ارسال شده توسط مهرشاد

    ممنونم از پاسخ کاملتون. صحبتاتون کاملا صحیح است. متشکرم.

  • پیوند دیدگاه محسن جوزی سه شنبه, 31 فروردين 1395 ساعت 07:27 ارسال شده توسط محسن جوزی

    درود برشما مهرشاد عزیز و پوزش از پاسخ دیرهنگام

    واقعیت این هست که هر گونه توصیه برای شخص دیگر منوط به لمس شرایط اون شخص هست و بنابراین در پاسخ خودم به شما سعی ندارم چیزی رو توصیه کنم اما نظر خودم رو در مورد این موضوع بیان میکنم. من هم همانند بسیاری دیگر علاوه بر موسیقی در رشته های دیگر نظیر شیمی و کامپیوتر هم فعالیت میکنم. بخشی از این کار بابت این هست که از نظر درآمدی وابسته به موسیقی نباشم و بخش دیگر به خاطر این هست که من در زمینه های دیگر هم علاقه مند به کسب تجربه هستم. به عنوان مثال سایت خانه پیانو رو بدون کمک فرد ویا شخص دیگری طراحی و نگهداری میکنم. دانش کامپیوتر من موجب میشه تا بهتربتونم دیدگاههای خودم در موسیقی رو بیان کنم. از طرفی درآمدی که در شغل اول خودم دارم موجب میشه که به سادگی به بهترین منابع نایاب در خصوص موسیقی دسترسی داشته باشم . تنها مشکل این موضوع این هست که کمی خسته تر میشی نسبت به سایر موزیسین ها ولی خوب به نظر من این روش برای من و شما و تمام دوستانی که در ابتدا رفاه ایده آلی ندارند بهترین گزینه هست.
    به نظر من اگر شغلی داشته باشید تا باهاش بتونید پیش از به درآمد رسیدن ایده های موسیقی خودتون هزینه های گذران زندگی و آموزش موسیقی رو تامین کنید با چند سال اختلاف میتونید موفق باشید و فرد تاثیر گذاری در موسیقی باشید.
    بدیهی است که با درآمدزا شدن ایده های موسیقایی، شما کم کم میتونید حجم کار اول رو کم کنید و در آینده ای نه چندان دور به طور کامل وقتتون رو به موسیقی اختصاص بدین.
    ایده ترجمه کتاب به نظر من یکی از سازنده ترین کارهایی است که میتونید انجام بدید.با این کار درک شما از موسیقی جز عمیق تر میشه. امیدوارم در این راه خسته نشید و با قدرت ادامه بدهید.
    و نکته بعدی این که درآمد موسیقی جز به خصوص در ایران ممکنه هرگز به میزان دلخواه شما نباشه. این سبک زیبا در ایران مخاطب چندانی نداره و منابع آموزشی محدودی در اختیارمون هست. پس دونستن این واقعیت به نظر من در برنامه ریزی آینده اهمیت بسیاری داره.

  • پیوند دیدگاه مهرشاد سه شنبه, 03 فروردين 1395 ساعت 04:41 ارسال شده توسط مهرشاد

    قصدم از بیان این موضوع این بود که، در خانواده ای بزرگ شدم که خرج و مخارج روزمره ی زندگی دغدغه همیشه شون بوده و هست.
    و با این شرایط، اطرافیان و دیگر دوستان که شرایطی همانند من و خانواده م دارن بدنبال زندگی طبیعی و روند معمولی هستن که مثل آدمای معمولی زندگی کنن و در آخر بمیرن و هیچی به هیچی.
    اما من با همین شرایط و مشکلات مالی این ریسک رو پذیرفتم و به سمت موسیقی اومدم. کاردانی موسیقی رو به پایان رسوندم. اما در مقطع کاردانی به کارشناسی، بدلیل مشکلات مالی و عدم پرداخت شهریه، مجبور به رها کردن دانشگاه شدم. و هیچ مهارت و شغل دیگری هم ندارم. در صورتی که اونا که در شرایط من بودن، رشته ای بقول خودشون نون و آبدار خوندند و یا فنی یاد گرفتند و مشغول کار و زندگی شدن.
    من هنوز پای هدفم هستم. اما شرایط بسیار سخت شده. امکان آموزش نزد استاد رو به هیچ عنوان ندارم. هیچ کار دیگه هم با این سن برام نیست که بتونم کسب درآمدی داشته باشم و بتونم به پیشبرد هدفم کمک کنم.
    هنوز هم از خودم راضی نیستم، اونجورکه باید موسیقی رو دنبال میکردم نکردم.
    آیا بنظرشما، میتونم در این شرایط و نادیده گرفتن اتفاقات اطراف و تمرکز فقط و فقط تمرینهای مداوم و دیوانه وار، به افق روشنی برسم؟!
    تصمیم جدی به تمرینهای جدی و زیاد گرفتم. اما هر از چندگاهی با حرفها و نصیحتهای اطرافیان به فکر آینده و ترس از اینکه همه ی زندگیمو باختم میاد و تمرکزمو بهم میزنه.
    ریسک بزرگیه. اما نمیتونم ازش بگذرم.
    چون عقیده م اینه، باید با مردم عادی متفاوت بود تا بشه به اون فرد تبدیل شد.
    به توصیه ی افراد نزدیکم، موسیقی باید گوشه ای از زندگی باشه. یعنی همون زندگی معمولی ای که همه دارن و درگیر کار و روزمرگی هستن بشم و آخر شب نهایت دو ساعت برای موسیقی و دل خودم وقت بذارم! که این هیچجوره در مغز من فرو نمیره که با همچین برنامه ای بشه از بزرگان شد!! وگرنه همه اینا که این برنامه رو دارن از همون بزرگان میشدن! باید فرقی بینشون باشه.
    براستی، راز موفقیت انسانهایی مثل بادی ریچ و جو جونز و ... چیست؟؟! که اجراهایی فرای قدرت و باور انسانی انجام میدادن!

  • پیوند دیدگاه مهرشاد سه شنبه, 03 فروردين 1395 ساعت 04:18 ارسال شده توسط مهرشاد

    سلام مجدد. کتابی که معرفی کردید هرچه گشتم نسخه ی چاپ شده ای رو در تهران پیدا نکردم. کتابهای این چنین مهم و مفید در سبک جَز در اینجا کمیاب نیست بلکه نایاب است!
    به هرصورت، از اینترنت نسخه pdf این کتاب رو پیدا کردم. با اینکه به انگلیسی چندان مسلط نیستم با سختی و مشقت، ذره ذره ترجمه میکنم و ازش استفاده میکنم. و ممنونم از شما که چنین راهنمایی فوق العاده ای رو ازم دریغ نکردید.
    در مطلب مربوط به دشیفرنوازی بود که دیدم خیلی دقیق و پیگیرانه پاسخ یکی از کاربران رو داده بودید و از این لطف و سخاوت بیکرانتون مشخص است که انسانی بزرگ و هنرمندی واقعی هستید.
    در مورد مسئله ای نیازمند راهنمایی شما هستم.
    من از همون ابتدا هدف بزرگی رو در موسیقی توی سرم میپروراندم. و وقتی به این رشته و سمت و سو اومدم فقط بخاطر نواختن آهنگهایی که لذت میبرم یا دیگران لذت میبرن نبودم. شاید مثل همه اطرافیانم نامش رو بذارید خیال پردازی و هدف ناممکن! ولی من واقعا قلبا میخوام که از بزرگان بشم و میدونم باید تاوانش هم داد و از خیلی چیزها گذشت. میدونم که باید در ازای این هدف بزرگ، تمام زندگی خودم رو بدم. 27 ساله هستم. میدونم برای این هدف، سن بالایی دارم و با پیری فاصله دوری ندارم. از خودم خیلی عقبم.
    علاوه بر اینها، در خانواده و محله و شرایطی بدنیا اومدم که اصلا توی این فکرا و حیطه ها نیستن و اینچیزارو فقط تفریح و بازی میدونن. و هزینه ی اینچیزا رو هم ندارن. بزرگترین هدف و آرزوشون پیداکردن کار در یک اداره و ازدواج هست. ولی من نگاه دیگه ای به زندگی و موسیقی دارم. حرف در دلم بسیاره، بیش از این وارد این جزئیات و خلقیات و تفکراتم نمیشم و وقت بیشتری از شما نمیگیرم. متن طولانی شد، در نظر بعدی ادامه میدهم...

  • پیوند دیدگاه محسن جوزی شنبه, 25 مهر 1394 ساعت 09:50 ارسال شده توسط محسن جوزی

    درود برشما
    با توجه به اینکه شما در موسیقی کلاسیک تجربه دارید باید سعی کنید با استفاده از تجربه ای که در انگشت گذاری موسیقی کلاسیک پیدا کردید انگشت گذاریها رو کشف کنید. به جرأت میشه گفت در اغلب نتهای جز انگشت گذاری ذکر نمیشه. یکی از دلایل این امر این هست که اغلب کسانی که وارد دنیای جز می‌شوند تجربه‌ی قبلی در نواختن پیانو دارند و در موسیقی کلاسیک با انگشت گذاری صحیح آشنا می شوند. دلیل دیگر این هست که ماهیت جز از تغییر لحظه‌ای و آنی نشأت میگیره .... در این فضایی که همه چیز در حال تغییر هست ممکنه شماره انگشت هم تغییر کنه!!!
    یکی از کتابهایی که برای تازه‌کارها (‌و همچنین حرفه ای ها)‌ بسیار خوب هست کتاب Jazz Piano from scratch اثر charles beale هست . تا اون جایی که یادم میاد تمرینات این کتاب که همگی از قطعات مشهور جز انتخاب شدند دارای انگشت گذاری هستندو این کتاب یکی از بهترین خودآموزهای عملی پیانو جز است.

  • پیوند دیدگاه مهرشاد پنج شنبه, 23 مهر 1394 ساعت 16:32 ارسال شده توسط مهرشاد

    سلام. خیلی ممنون. بسیار نکات خوب و مفیدی از این مطلب دو قسمتی یاد گرفتم.
    من دانشجوی رشته ی موسیقی پیانو کلاسیک هستم. اما اخیرا علاقه ی بسیار زیادی به سبک جَز پیدا کردم و قصد تمرینات حرفه ای این سَبک رو دارم.
    تصمیم گرفتم با کتاب جَز هانون شروع کنم اما در همون اتودها و تمرینهای اول و دوم به مشکل برخوردم. مشکلم در انتخاب انگشتهاست بخصوص در دست راست که روند حرکت ملودی و اجرای آن با انگشت گذاری کلاسیک متفاوت است.
    *دوره ی هارمونی جَز رو گذروندم و با آکوردها آشنا هستم.
    لطفا راهنمایی بفرمائید که چطور میتونم این مشکل رو حل کنم، یا کتابی و مطلبی و تمرینی برای حل این مشکلم وجود داره؟
    یا فقط چند قطعه که با انگشت گذاری صحیح مشخص شده باشه رو ببینم و اجرا کنم با موضوع آشنا میشم ولی هیچ نُتی در سبک جَز که انگشت گذاری نوشته باشه پیدا نکردم!
    باز هم متشکرم از این سایت ارزشمند و این مطلب پُربار.

دیدگاه‌ها

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. پیش از ارسال دیدگاه و یا پرسش، پیشنهاد می‌کنیم نظرات قبلی را مشاهده فرمایید و تا حد امکان از طرح سوالات تکراری خودداری فرمایید. کد HTML مجاز نیست.

فرم ورود

عضویت در خبرنامه